مریمی

مریم مینویسد

مریمی

مریم مینویسد

45

مریمی میبینی ؟

دنیارو میگم


میبینی چقدر عجیبه



میدونم راه درستو انتخاب میکنی


پس بخند مریمی

خودتو نباز


آفرین دختر خوب

آفرین


خدا بزرگه

خیلی بزرگ

خیلی خیلی خیلی بزرگ 




نظرات 12 + ارسال نظر
مسلم جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 06:32 ب.ظ http://ghish.blogsky.com

زندگی رسم خوشایندیست..
نفس بکش مریمی.
نفس بکش...

هاااااااااااااااااااااااااااااااااا


خیلی بلند دارم میکشم

eli... شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:31 ق.ظ http://eshghemamnoo-1380.blogsky.com/

سلام آفرین که راهه درستو انتخاب کردی

خدا خیلی خوب کمکت میکنه

تو میتونی...

بهترینها رو برات از خدا میخوام

مرسی عزیزه دلم

فرزاد یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:39 ق.ظ http://jalebtarinha.blogsky.com/

تو وبلاگ شما چطوری میشه نظر داد روی بقیه پستا؟؟؟؟

پستایی رو که کامنت نخوام لینک نظراتشو میبندم مهربون

حسین شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:21 ب.ظ http://sanamsiz.blogsky.com

پس بخند دختر خوب خدا خیلی بزرگه

تارمی شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:44 ب.ظ http://deledaryai.blogsky.com

سلام
با مجموعه جوابیه های شعر سیب آپم.خوشحال میشم بیای

علیرضا چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:20 ق.ظ http://www.jesuismalade.blogfa.com

دیر زمانی ست

اشک آرزوی چشمانم شده

گونه هایم به کویری خشک می ماند

و دلم ناقوس وار می تپد

برای آمدنت

که رویا شده

و انتظار عادت.
کم میای نت مهربون دلم برات تنگ شده .

سرم شلوغ شده مهربون

علیرضا سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:09 ق.ظ http://www.jesuismalade.blogfa.com

مریم

در نیمه های شامگهـان، آن زمان که ماه
زرد و شکـسته، می دمد از طرف خاوران
استاده در سیاهی شب، مریم سپـید
آرام و سرگـردان
او مانده تا که از پس دندانه های کوه
مهـتاب سرزند، کشد از چهـره شب نقاب
بارد بر او فروغ و بشوید تن لطیف
در نور ماهـتاب
بستان به خواب رفـته و می دزدد آشکار
دست نسیم عـطر هـر آن گـل که خرم است
شب خفـته در خموشی و شب زنده دار شب
چشمان مریم است
مهـتاب، کم کمک ز پس شاخه های بـید
دزدانه می کشد سر و می افکـند نگـاه
جویای مریم است و هـمی جویدش به چشم
در آن شب سیاه
دامن کشان ز پـرتو مهـتاب، تـیرگـی
رو می نهـد به سایهً اشجار دوردست
شب دلکـش است و پـرتو نمناک ماهـتاب
خواب آور است و مست
اندر سکوت خرم و گـویای بوستان
مه موج می زند چو پـرندی به جویـبار
می خواند آن دقـیقه که مریم به شـستـشو است
مرغـی ز شاخسار

Nima سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:29 ب.ظ http://Nimacruise.blogsky.com

خدا بد نده .
انشالله هرچیزی هست زودتر حل میشه.

اوهوم

Nima سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:57 ب.ظ http://Nimacruise.blogsky.com

Nima سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:38 ب.ظ http://Nimacruise.blogsky.com

کارکتر رو اشتباهی گذاشتم !
sry

فرزاد چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:18 ق.ظ http://jalebtarinha.blogsky.com/

به دنیا بخند تا دنیا به روت بخنده
همیشه شاد باشی

eli... چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:11 ب.ظ http://http:/http://eshghemamnoo-1380.blogsky.com/

سلام مریم جون خیلی خوبه که برگشتی

مریم دلم داره آتیش میگیره

حالو هواتو بهتر از هر کسی میتونم درک کنم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد