-
73
سهشنبه 7 شهریورماه سال 1391 16:20
چقدر لذت بخشه که دستشو بگیری یک روز سرد زمستونی راهی پارک بشیم برفای روی تابو بریزه رو زمین منو بنشونه و تابم بده بلند بلند بخندم فریاد بزنم ذوق کنم و لذت ببریم کنار هم باهم زیره سایه ی هم برای مخاطب خاص نوشت : یعنی پیدات میکنم؟ پیدام میکنی ؟ رومینا نوشت (این پستم تاریخ تولد میلادیه )
-
72
پنجشنبه 12 مردادماه سال 1391 23:32
-
71 (ناراحتم)
چهارشنبه 28 تیرماه سال 1391 12:10
-
70
سهشنبه 27 تیرماه سال 1391 00:15
-
69
شنبه 24 تیرماه سال 1391 03:02
-
68
چهارشنبه 14 تیرماه سال 1391 10:21
-
67
چهارشنبه 7 تیرماه سال 1391 02:27
-
66
شنبه 20 خردادماه سال 1391 14:54
-
65
پنجشنبه 18 خردادماه سال 1391 21:43
-
64
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1391 17:39
-
63
جمعه 5 خردادماه سال 1391 00:04
-
62
سهشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1391 13:34
-
61
یکشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1391 15:18
-
60
چهارشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1391 22:00
-
59
سهشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1391 22:26
-
58
سهشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1391 00:38
-
57
سهشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1391 00:10
کمی نان انسانیت پخش کنید مردم گرسنه مانده اند
-
56
سهشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1391 00:08
چرا ادما نمیخوان آدم بشن ؟ رومینا نوشت : به توچه دوست دارم چرت بنویسم حرفیه ؟؟؟ برای مخاطب خاص نوشت : این روزا واقعا به وجودت نیاز دارم
-
55
دوشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1391 23:47
یک لحظه دلم برای 24 تنگ شد برای اون ثانیه آخر فیلم که ثانیه های اخر تموم میشد با یک صدای جالب تیک تیک تیک و فیلم تموم میشد و تو میموندی و یک عالمه افکار جورواجور از جک مردی که جونشو واسه خیلی چیزا میزاشت همه میگفتن واسه کشورش جون میکنه ولی من میگم واسه عقایدش واسه دیدگاهش واسه عشقش چیزی که شاید تو دیدن فیلم بهش توجه...
-
54
چهارشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1391 18:19
حوصله ندارم دلم میخواد بخوابم یک جوری احساس سنگینی دارم جیش هم دارم یک جورایی دارم خسته میشم یک حس بدی دارم
-
53
شنبه 9 اردیبهشتماه سال 1391 00:46
برای مخاطب خاص نوشت : امروز الهام خیلی خوشحال بود ولی استرس داشت میخواد به مخاطب خاصش برسه دلم برای خاص بودن تنگ شده مخاطب خاصم خیلی خیلی تنگ شده یعنی کی میای ؟ رومینا نوشت : متنفرم از دختر و پسرهایی که فقط به قصد پول طرف جلو میان مثل خیلی از دخترای اطرافم که فقط واسه پول با طرفشون ازدواج کردن به قول بابا که میگه این...
-
52
جمعه 8 اردیبهشتماه سال 1391 02:01
روزهایم کمی وحشیست برای مخاطب خاص نوشت : چرا نمیای خوب؟ خسته شدم دیگه تا کی دنبال بهانه باشم ؟
-
51
پنجشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1391 19:48
کمی خسته شدم از خستگی های روزمره
-
50
چهارشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1391 23:17
برای دوست نوشت : میترسم به دوستی سه سالمون گند بزنی
-
49
چهارشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1391 22:55
دیروز زیره بارون عاشقی کردم خوش گذشت ولی کاش میشد تا تهش عشقبازی کنم برای مخاطب خاص نوشت : دیروز جاتو زیره بارون خالی کردم
-
48
دوشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1391 23:30
امروز دلم آسمانی بارانی میخواهد داری ؟؟؟؟ برای مخاطب خاص نوشت : چرا پیدا نمیشی ؟
-
47
سهشنبه 1 فروردینماه سال 1391 04:37
خدایا آسمانم را این روزها آبی میبینم شکرت مهربانم دلم میخواد بلند جیغ بکشمو شکرت کنم خدای بزرگم چند ساعت دیگه سال 91 میاد
-
46
سهشنبه 16 اسفندماه سال 1390 20:20
حال این روزای های مریمی : این روزها مریمی کمی بی حال است نمیدانم چرا ولی حالو احوال خوشی ندارم دست نوشت مریمی: چشمهایم همه جارا به رنگ ارغوان میبیند نمیدانم اشتباه از لنزهایم است یا دنیا ولی خوب میدانم که ارغوان رنگ عشق نیست رنگ فاصله هاست مریمی نوشت : میدانم این روزها غیبتی بلند بالا داشته ام بگذارید به حساب خرابی...
-
45
جمعه 28 بهمنماه سال 1390 15:49
مریمی میبینی ؟ دنیارو میگم میبینی چقدر عجیبه میدونم راه درستو انتخاب میکنی پس بخند مریمی خودتو نباز آفرین دختر خوب آفرین خدا بزرگه خیلی بزرگ خیلی خیلی خیلی بزرگ
-
44
پنجشنبه 27 بهمنماه سال 1390 15:47
امروز هوا بدک نبود خوب بود اخ که چقدر بده راه بری رو نقطه ضعف همسرت و اونو جلو بقیه خورد کنی خدایا خدایا آخه چرا بعضی ها اینطورین چرا طوری با همسرشون برخورد میکنن که انگار بلای جونشونه؟ محمد پسر به این خوبی ماهی نجیبی مهربونی آخه چرا عاطی باهاش اینطوری برخورد میکنه اخه چرا ؟؟؟؟؟؟؟ خدایا خواهش میکنم وقتی که با مخاطب...