مریمی

مریم مینویسد

مریمی

مریم مینویسد

بازهم مینویسم از او


میدونین وقتی که زیاد فکر میکنم

به جاهای خوب خوب میرسم

به ایده هایی که شاید هیچ وقت کسی بهش فکر نکرده


نمیدونم

ولی دوست دارم به ایده هام نقش بدم

رنگ بدم


یک زندگی مشترک همونطور که همیشه گفتمو میگم میتونه جدا از رابطه ی سکس خیلی چیزای دیگه داشته باشه که شوهرتو از نظر احساسات و عشق سیراب کنه

شاید این ایده ها به چشم نیان

و خیلی خیلی خیلی کوچیک باشن

ولی با زندگیت معجزه میکنن


اینکه هوای شوهرتو داشته باشی

درسته که باربارا میگه برای شوهرانتان مادری نکنید

ولی محبت با مادری کردن فرق داره


دوست دارم منتظرش باشم که از سرکار برگرده

براش میزو بچینم

غذای مورد علاقشو درست کنم

براش اب میوه مورد علاقشو درست کنم

خونه رو با بوی عطری که دوست داره خوش بو کنم

لباسی رو که دوست داره بپوشم

از رنگی که خوشش میاد استفاده کنم


وقتی از سرکار میاد

به گرمی ازش استقبال کنم


آقایون با هم فرق داره

بعضی مردا هستن که حساسن

یعنی وقتی از راه میرسن

دوست دارن سریع جوراباشونو در بیارن

لباساشونو عوض کنن

دستاشونو بشورن

بعد به خانواده و استراحت برسن


ولی بعضی از مردا هستن که دوست دارن وقتی از سرکار میرسن خونه

با همون لباس ها تا نیم ساعت یا یک ربع رو کاناپه لم بدن تا خستگیشون بریزه


بعضی از مردا هم هستن که دوست دارن سریع لباساشونو در بیارن

و بدون سلام و احولا پرسی و شستن دستاشون

بشین سر میز ناهارو تند تند ناهارشونو بخورنو بخوابن


برام فرقی نداره چه مدلی باشه

هرمدلی باشه من دوست دارم

قرار نیست من اخلاق های اونو عوض کنم

چون من کسی رو که انتخاب میکنم همونجوری دوستش دارم

مگر اینکه چقدر یک اخلاقش برام زنند و زشت باشه که نتونم تحمل کنم وازش بخوام کمی تغییر بده این اخلاقشو 


ولی بازم فکر میکنم این نوع رفتارهای همسرتون به خودتون برگرده

و شما روش تاثیر بزارید

اگر واقعا ازش به گرمی استقبال کنید

و خودش متوجه این گرمی بشه

با شما به گرمی رفتار کنه



خلاصه بگذریم

دور نشیم از بحث اصلی


وقتی که وارد خونه میشه

با آرامش رو کاناپه مینشونمشو میرم تو بغلش

زیاد ازش سوال نمیکنم

چون میدونم خسته است

درک میکنم که از سرکار برگشته و الان نیاز به آرامش داره

نمیخوام وقتی که به محیط آرامش بخش خونه پناه اورده

با سوالاتم آرامششو ازش بگیرم و خاطرات سخت محیط کارشو به یاد بیارم

فقط میخوام آروم برم تو بغلش

و بهش بگم که چقدر از صبح دلم براش تنگ شده 

براش آبمیوه میارم بخوره تا کمی انرژی بگیره


بعد اگر دوست داشت کمکش کنم تا لباساشو در بیاره 


دوست دارم باهم دستامونو بشوریم

دوست دارم جلوش وایستم

اونم پشتم

بعد دستاشو بیاره جلو

تا من براش دستای مهربونشو بشورم

و بعد با هم بریم سر میزو باهم ناهار بخوریم


دوست دارم وسط ناهار خوردنش

بعضی از لقمه هاشو من دهنش بزارم

یا من با قاشقم بهش غذا بدم

اونم همین کارو باهام بکنه


موزیک لایتی که هنگام خوردن ناهار میزارم

به هردوتاییمون آرامش میده


خیلی خوب میشه که دوتایی با هم ظرفارو بشوریم

اون مایع بزنه

من آب بکشم


و بعد با بغل و بوسه راهی اتاق خواب بشیم


مالش بدم بدن مهربونشو

تا احساس کنم

و ایمان بیارم که همه ی خستگی هاش میریزه

بعد سرشو تو بغلم بگیرمو آروم آروم موهاشو نوازش کنم

سرشو ماساژ بدم

و باهاش صحبت کنم

از کارش

از اینکه هر اتفاقفی رو که دوست داره برام تعریف کنه

یا اگرم دوست نداره حرف نزنه

آروم و راحت تو بغل هم بخوابیم 



یک زندگی میتونه خیلی خیلی لذت بخش باشه

فقط به شرط اینکه خودت بخوای

و خودت مثبت به زندگیت نگاه کنی

و برای خوب بودنش تلاش کنی


متنفرم از خانومایی که بود و نبود شوهرشون براشون فرقی نداره

یا برای بودن شوهرشون هیچ عکس العملی از خودشون نشون نمیدن

یا خانومایی که میگیرن میخوابن و حتی نمیفهمن که شوهرشون کی اومده خونه و کی نیومده

یا زنایی که اصلا براشون مهم نیست که شوهرشون ظهر میاد خونه یا نه


متنفرم از خانومایی که فقط به فکر خوش گذرونی های خودشونن

اینکه با دوستاشون برن بیرون

تفریح

بازار

و حتی به این فکر نکنن که همسری تو خونه دارن یا نه

و ازدواج کردنو  فقط یک آزادی برای خوشگذرونی هاشون معنی کنن


مرد هم همینطور


نمیگم تفریحی در کار نباشه

ولی به اندازه باشه

به حد معمول

نه زیاد باشه

نه کم


حد نرمال خودشو حفظ کنه


بگذریم حالا



از این مدل خانوم ها هم بدم میاد که به سر و وضع خودشون نمیرسن

به خونشون نمیرسن

به علاقه های شوهرشون در مورد غذا و نوع لباس پوشیدنشون فکر نمیکنم

به نوع آرایشی که همسرشون دوست داره توجه نمیکنن

فقط کاری رو میکنن که خودشون میخوان

که خودشون حال میکنن

که خودشون راحت باشن


خیلی خوبه که تو زندگی مشترک به کوچکترین چیز ها هم توجه کنی



مثلا اینکه اگر همسرت از اون دسته ادم هایی که وقتی از سرکار میاد باید یک دوش آب گرم بگیره

تا نیومده براش حوله حمامشو اماده کنی

و وان حمامو اماده کنی تا با آب گرم خودشو آروم و ریلکس کنه


و خیلی چیزای دیگه



یک بدی که بیشتر خانوم ها دارن اینه که دوست دارن شوهرشون طوری باشه که خودشون میخوان


اگر همسرشون طبق خواسته ها و رویاهای خودشون نباشن تصمیم میگرن یا تغییرش بدن

یا اینقدر لجبازی کنن تا به قول خودشون اصلاح بشن

بچه بازی هاشونو شروع میکنن وبعد کم کم بی اهمیت میشن


درصورتی که این طرز فکر کاملا اشتباهه


همسران شما هیچ مشکلی ندارن که شما بخواین اصلاحشون کنید

بلکه فقط با رویا و خواسته های شما فرق دارن

و اونی که میخواین نیستن

و این به معنی این نیست که همسرتون مشکل داره و باید اصلاح بشه


بلکه باید ببینی چه راهی پیدا میکنی که اون اخلاقی رو که تو دوست نداری

ترک کنه

یا طوری باهاش کنار بیای که زندگی رو برات شیرین کنه


مردا موجودات بسیار بسیار ساده و مهربونی هستن

اونا مثل همه ی ادم های دیگه برای خودشون شخصیت ودیدگاه و عقاید هایی دارن

پس سعی نکنید هیچ وقت به خاطر به حقیقت پیوستن رویاهای خودتون در مورد شاهزاده ای که همیشه فکرشو میکردین اونارو خورد کنین و چیز اجباری رو که دوست ندارن بهشون یاد بدید و ازشون بخواین که اصلاح بشن


سعی کنید همیشه و در همه ی مراحل منطقی فکر کنید

و به خواسته های هم احترام بزارید




برای مخاطب خاص نوشت :


نه میشناسمت

نه دیدمت

نه حتی اسمتو میدونم

فقط میدونم یک زمانی میرسه که تو مال من میشی و من مال تو

و زندگی مشترکمون زیر سقفی از رویاهای سفید میسازیم و کنار هم به خوبی و خوشی زندگی میکنیم

فقط سریع بیا مهربونم

و از خدا میخوام که منو تورو سریع باهم آشنا کنه


38



دستت را بیاور


مردانه و زنانه اش را بی خیال
دست بدهیم به رسم کودکی

قرار است هوای هم را  بی اجازه داشته باشیم




رومینا نوشت :


خیلی متن قشنگیه


37


وقتی خواستن ها بوی شهوت می دهند
وقتی بودن ها طعم نیاز دارند ...
وقتی تنهاییها بی هیچ یادی از یار... با هر کسی پر می شوند
وقتی نگاه ها... هرزه به هر سو روانه می شود
وقتی غریزه ... احساس را پوشش می دهد
وقتی انسان بودن ... آرزویی دست نیافتنی می شود
نه دیگر نمی خواهمت ... نه تو را و نه هیچ کس دیگری را





هی خدا
به همه ی جوون ها کمک کن
گناه دارن

کمکشون کن

به دخترا یاد بدن که با احساسات زیاد گول نخورن
و چیزایی رو که برای ما
قشر ما
جامعه ی ما
و فرهنگ ما مهمه
از دست ندن

خدایا
کمکشون کن
کمکشون کن
کمکشون کن


36

دوست دارم پاک شود

هرچه بودو هست


اما ...


آهـــــــــ


تقصیر تو نیست

من آنقدر اسمت را پر رنگ نوشته ام

که پاک کردنشان کمی سخت است


اگر پاک کردن کمکی نکرد


برگه دفترم را پاره میکنم


تا فقط خلاص شوم

حتی اگر یک برگه از چند برگه زندگیم کم شود

ولی می ارزد به آزادی اش

به آرامشش


فراموش شو

فراموش شو

فراموش شو






همین الان به ذهنم رسید و نوشتمش




35


چقدر هوا اینجا خوبه

34


چشمانم را مانند کودکی که با آبنبات گول میزنند

با عکست قول میزنم


اما فریاد دل را چه کنم ؟؟؟



این متنو  رو خیلی دوست دارم


هنوز جدایی و انتظار واسه یک عشق رو تجربه نکردم


ولی فکر میکنم اگر یک روزی با مخاطب خاصم آشنا بشم

و عاشقانه همو دوست داشته باشیم

و اون بخواد بره ماموریت یا مسافرت

چقدر دلم براش تنگ بشه

چقدر باهاش تماس بگیرم

چقدر عکسشو ببینم


ولی به روزی که بخواد برگرده

چقدر خودمو تو بغلش جا بدم

چقدر خودمو براش لوس کنم

چقدر ...



اوووووووووم

چقدر رمانتیکه این جور زندگی های عشقولانه



ولی همیشه سعی میکنم کنارش باشم

هیچ وقت نزارم نه اون منو تنها بزاره

نه من اونو تنها بزارم



فکر کنید مثلا بره یک ماموریت کاری

و چند روز نباشه

وقتی که بر میگرده

تو خودتو حسابی براش خوشگل کنی و مدت ها تو بغلش باشی و بیرون نیای


واییییی


خیلی خیلی خیلی هیجانیه


33


دلم میخواد اینقدر محکم تو بغلم فشارت بدم

که حس کنم تا اخر عمر بهم چسبیدی و کنده نمیشی 




برای مخاطب خاص نوشت :


دوستت دارم عزیزم

32



میخوام فردا بدون خوندن امتحان بدم

ریسک زیادیه

ممکنه بیوفتم


ولی میرم جلو


مثل یک مرد



رومینا نوشت :


رشتمو دوست ندارم

(برای او نوشت ) 31

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

30



این روزها به شدت خسته کننده است


ولی زندگیمو با تمام وجود دوست دارم



برای مخاطب خاص نوشت :


دفعه ی بعد میخوام یک آپی بزارم که خودم شخصا موضوع شو دوست دارم


کاش پیدا بشی سریع